گريزان
به وادي سردرگمي ها ناخوداگاه دعوت شده ايم و با پريشاني براي قيد و بندهاي انديشيدن و تفكر كردن در هراس و دلهره اي مرگبار زندگي مي كنيم. نفس مي كشيم اما زندگي نمي كنيم . براي هرعملي مي بايست ادله اي براي اثبات داشته باشيم و ذهن خود را به گونه اي پرورش داده ايم كه واژه "منظورش چي بود" در پس زمينه ذهنمان براي هر گفته و كلامي جايي ثابت داشته باشد. به سويي مي رويم تا به اجبار بگوييم ما هستيم ، هرچند بودنمان ارزشي نداشته باشد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر