۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

                                               علي و كرامت انسان
حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام سواره به راهي مي رفت و جمعي از مردم کوفه براي پاس داشتن حرمت امام علي عليه السلام پياده به دنبالش روان بودند.
امام رو به آنان کرد و پرسيد:
آيا کاري داريد؟
پاسخ دادند: نه، دوست داريم به دنبال شما بياييم.
حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام فرمود:
برگرديد، زيرا همراهي پياده با سواره مايه ذلّت و خواري پيادگان و غرور و تباهي سواره خواهد شد.

منبع:
-علي و حقوق بشر، ج 1، ص 77، جرج جرداق/ نهج البلاغه، حکمت 322، معجم المفهرس مولف

 
پي نوشت :
-علي وار زيستن ، علي وار انديشيدن و علي وار گفتن و عمل كردن زيباست و عدالت را در پي دارد.
- ميلاد مولود كعبه و روز پدر مبارك.

۱۳۸۹ تیر ۱, سه‌شنبه

باب ها خود حکایتی نهفته دارند

باب ( 4 )

يقين
كتابي را نخوانده و داستان و حكايتي نشنيده ليكن با آب و تابي وصف ناشدني در چشمان مخاطبش نگاه مي كرد و كبري و صغري را به هم مي بافيد و موضوع و محمول در کلامش مرتب جا عوض مي كردند و اين دور باطل بود كه مي چرخيد يكي از جاي برخاست و بگفت اي... راستي به آنچه مي گويي اعتقاد و ايمان داري و مي توان در كلامت صداقت جستجو كرد ، با لبخندي بگفت: در كدام ديار براي اثبات صداقت هميشه از راه يقين مي گذرند ، سخنوری ... و شنونده ای ... نیازمند است. آنگاه بود که فهميدم كجايم ... .



۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

باب ها خود حکایتی نهفته دارند

باب ( 3 )

تو زيبا باش
نه زيبا مي انديشي ، نه زيبا زندگي مي كني و نه زيبا تصميم مي گيري ، نه خواهان زيبايي و نه زيبايي ها را مي بيني
خدايي آمدنت بهر چيست ؟ تو امروز به آيينه ايي شفاف و چشمي بينا و ضميري پاك و زماني براي انديشيدن بيش از هر چيزي نيازمندي.

۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

باب ها خود حکایتی نهفته دارند

باب ( 2 )

تنفر
تنفري كه هميشه ريشه در بافته هاي خلوت  ذهنت دارد باعث مي شود از باطن زيباي نهفته در ظاهر خشن و اخموي افراد غافل شوي و ناخواسته زندگي خود را بر همين اساس استوار نموده و هميشه در كمين حمله باشي غافل از اينكه اين احساس ، زيبايي روحت را مي كشد و باطنت را  از هميشه بيمارتر می نماید.

۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

باب ها خود حکایتی نهفته دارند

باب ( 1 )

تبرئه
در اين وانفسايي كه سايه شك و ترديد بر ذهن بيمار تو حاكم مي شود قطعا تبرئه شدن از دادگاه وجدان خودت را هم سخت مي نمايد پس به كوش كه خود عاري باشي از هر تفكر بيماري و گرنه ديگران راحت زندگي مي كنند و تو كلنجار با خودت.

۱۳۸۹ خرداد ۱۳, پنجشنبه

وجودم فداي مادرم
89/3/13
وقتي از پشت پنجره احساس گيسوانت را مي بافتم آرزو داشتم كاشكي امروز مي توانستم در كوچه مهرباني ات براي بوسيدن دستانت و طواف كبريايي ات كودكانه مي دويدم.

اكنون كه از هم دوريم بيشتر بوي مادر بودن دستانت در مشامم خالي احساس مي كنم. ديشب كه تلفني روزت را تبريك گفتم و خوشحالي كه در صدايت موج مي زد آرامش عجيبي به من بخشيد و دعايت بهترين تبركي بود كه از طواف وجودت به من رسيد.
مي ترسم از روزي كه بوسه اي بر دستانت ننشيند من نباشم يا خدايي نكرده ........